اولین بیدگلی که به اروپا رفت
با هجرت خاندان طباطبایی و در رأس آنها «سید محمد تقی طباطبایی» در اواخر قرن دهم هجری قمری از زواره به بیدگل و احترام و التزام به آنها، قسمت جنوبی محله مختص آباد برای اسکان آنها انتخاب شد.
میرزا ابوتراب خان طباطبایی بیدگلی در سال 1229 شمسی در بیدگل به دنیا آمدند. ایشان سال ها در دربار مظفرالدین شاه خدمت نموده که شغلشان منشی حضور و خازن جیب و لقبشان، بنان الممالک و خیلی محرم به ولیهد (محمد علی شاه) بوده است. در سال 1317 قمری ملقب به بنان السلطنه شده و در سلطنت محمد علی شاه ملقب به مختار الدوله گردید. پس از خلع محمد علی شاه و تبعیدش به اروپا تا سال فوت شاه مخلوع به همراه او بوده و پس از فوتش به ایران بازگشت و در سال 1311 شمسی در سن 82 سالگی در گذشت.
(شرح حال رجال ایران 1378ص 442).
میرزا ابوتراب خان طباطبایی بیدگلی اولین بیدگلی که به اروپا رفت
ردیف اول ایستاده از چپ به راست: خان باباخان صاحب جمع - میرزا ابوتراب خان مختار الدوله - ابوالفتح خان نیکجو مترجم السلطنهامامزاده علی اکبر(ع)بیدگل
امامزاده علی اکبر(ع)بیدگل
نسب این امامزاده بزرگوار طبق اسناد موجود و نظر بزرگان محل به حضرت امام سجاد (ع) می رسد. این مطلب در تأیید مرکز کتابخانه حضرت آیت الله مرعشی نجفی در قم چنین آمده است:
"این امامزاده واجب التعظیم چنانچه در تذکرة حضرت شاهزاده علی اکبر آمده، مورد تأیید می باشد و از نوادگان حضرت امام زین العابدین علیه السلام می باشد."
ادامه مطلب ...صالح وحدت بیدگلی
صالح وحدت بیدگلی درسال ۱۳۱۳ خورشیدی درآران و بیدگل-بیدگل چشم به جهان گشود و سال های زیادی را در عرصه شعر و نویسندگی و تدریس ادبیات فاسی مشغول بود.
شاملو در کتاب «یک هفته با شاملو» درباره او می گوید :
«نسبت به صالح وحدت احساس نزدیکی می کنم، زیرا شعرهایش را در کتاب های مختلف شعر امروز خوانده ام و پاره ای از آنها مرا گرفته و زمزمه گاه و بیگاهم شده . او کم حرف اما شیرین زبان است».
آثار منتشر شده صالح وحدت بیدگلی:
خودناشناختگی _ روایتی دیگر از حکایت شیخ صنعان انتشارات زمان چاپ ۱٣۷٨آثار آماده چاپ:
برگزیده اشعارغرر الحکم، ج 1، ص 417، ح 80
*گوشت برادر خود
بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 3
بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 3
بچه که بودم یکی از موضوعاتی که بچه های بیدگل بهش افتخار میکردند و موضوعی بود برای پز دادن بین دوستانشان این بود که بگویند علامت هیئت محله شان تا چه حد بزرگ است و چند تیغه دارد و چه وزنی دارد و از خیابان رد نمیشود و چند تن قادر به حمل آن هستند...و همچنین به خاطر دارم که من هرگز در این بحث ها شرکت نمیکردم چون کلمه علامت برای من نا ملموس بود و هر وقت میخواستم درباره فلسفه آن سوال کنم جواب قانع کنند ای نمیشنیدم و یا حتی بعضی از مواقع میگفتن که نباید سوال کنم و گناه دارد...
امروز یک نفر نظری در مورد مطلب بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 1 به این مضمون فرستاد:
تو غلط کرده ای بیدگل جدید اینجوریه ...شاید تو خانواده شما اینجوری باشه, ای آدم مغرور , برو جاهای دیگه را ببین بعدش... واقعا که, معلومه خیلی عقده ای هستی...
البته من جوابشون رو در همون جا دادم ولی بر آن شدم که چند خطی بنویسم
و تصمیم گرفتم در این پست قبلا آماده شده تغییراتی بدم و تاریخ انتشارش رو هم جلو بندازم...
شما وقتی عکس بالا رو میبینید چه برداشتی از بچه های اون زمان میکنید؟ سادگی ، جهالت، بچگی،...؟
هنوز هم این نوع برداشت ها از مذهب در بیدگل رواج داره...نگاه به ظاهر
مثلا همین نظری که در این پست نوشتم رو نگاه کنید...هنوز هم ازمذهب به شکل های مختلف برداشتی ظاهری میشه و نمیخوایم باور کنیم که این چیزا توی بیدگل وجود داره و سوء استفاده هایی از مذهب میشه
هنوزم چیزی به نام ظاهر اندیشی هست
مذهب اینه که وقتی یکی از تلفن همراهت زنگ میزنه آهنگ زنگ تلفن همراهت چیزی شبیه "...سین، سین..." باشه؟
مذهب اینه که روی شیشه عقب ماشینت بنویسی "مرگ بر فلان کس یا زنده باد فلان کس"؟
مذهب اینه که ریش داشته باشی؟
مذهب اینه که فلان کس بیاد یک ساعت روضه بخونه و اندازه یک(یا حتی چند)ماه یک کارگر پول بگیره؟(1)
مذهب اینه که موقع ولادت یک امام یک خیابون رو ببندی و وسط خیابون یک منقل بزرگ بذاری و کلی دور راه بندازی به شکلی که اگه کسی هم نخواسته باشه بایسته بالاجبار توقف کنه چون تمام خیابون رو دود گرفته و برای احتیاط هم شده بایسته چون جلو رو نمیبینه؟
مذهب اینه که موقع یک ولادت یک نوار به اصطلاح مذهبی که ریتمی تند داره رو پشت بلند گو در جلو مغازه ات یا هر جای دیگه بذاری و صداش رو بلند کنی که صداش تا هفت محله اون طرفتر هم بره؟ آیا به فکر مریزی نیستی که باید استراحت کنه؟
مذهب اینه که موقع ولادت به اسم شادی ترقه جلوی پای دیگران بندازی؟
با این کارها میخوای بگی خیلی مذهبی هستی؟ آیا در مذهب چیزی به نام نظافت نیست که مثلا موقع شربت دادن در ولادت باید لیوان خالی رو بندازی توی خیابون؟ اون کسی که زحمت میکشی شربت پخش میکنی آیا بهتر نیست بجای اون منقل بزرگ چند سطل در گوشه خیابون بذاری تا لااقل ملت لیوان ها رو وسط خیابون نریزند؟
شمایی که ادعای مذهب دارید و میگید باید موقع وضو گرفتن اول دست راست شسته بشه بعد چپ، نباید تطهیر بودن در همه بدن باشه؟ به خصوص زبان...شمایی که مسواک میزنید تا موقع خوابیدن فرشته ها بر لبان شما بوسه بزنند، آیا فکر میکنید با مسواک زدن دهان خوش بویی دارید، با وجود بد دهنی هایی که به اطرافیانتون میکنید؟
شمایی که میگید معلمی شغل انبیاست، آیا با مهربانی با دانش آموزتون برخورد میکنید؟ آیا در موقعی که به او تندی کردین بعدش ازش معذرت خواهی کردین؟ یا فکر میکنید با این کار پررو میشن؟
و این مثال ها خیلی زیاده...
و چیز هایی غیر از نماز و روزه هم در دین اسلام هست...
حرفا ها زیاد تر از این بود که حذفش کردم که بیش از این طولانی نشه.
و حرف آخر...
پیامبر انسانی کامل دارای صفات اخلاقی ویژه و برجستهای از جمله، امین و امانت دار، شجاع و دلاور، صبور و مهربان ، بخشنده، دانش مبتنی بر وحی، سیمای آرام و چهرهی متین، تواضع و خشوع برای مومنان و خشم و شدت برای کافران، رافت و مهربانی با بیچارگان و درماندگان و یتیمان و تقدم در سلام، ایجاد حقوق برابر برای همه و تثبیت فرهنگ آزادی در جامعه، توجه به حقوق همسایه و تکریم بردگان، ایثار و مکارم اخلاق بود گویا اصلیترین رسالتش، سفارش به اخلاق و ترویج خوبیها بود به طوری که خطاب به مردم فرمودند: "من مبعوث نشدم مگر برای کامل کردن اخلاق". (2)
شاید دیگه چیزی به نام برده ای که در زمان پیامبر بود وجود نداشته باشه ولی هنوز کسانی هستند که اسیر نفس خودشونند.
---------
+خطاب به اون کسی که اون نظر رو فرستاده: اول اینه که من فقط در مورد شهر خودم حرف میزنم و کار به جاهای دیگه ندارم و دوم اینکه چرا همیشه ما باید کارهای بد خودمون رو با کسان بد تر از خودمون مقایسه کنیم و کارهامون رو توجیه کنیم؟ چرا نباید خودمون رو با بهتر از خودمون مقایسه کنیم و سعی کنیم از اینکه هستین بهتر بشیم
+(1) شغلی که خیلی ها فکر میکنند شغل پر در آمدیه و میگن فلان بازیکن 1 میلیارد تومن پول گرفته(برای یه سال) ...با یه تقسیم ساده میفهمیم که ساعتی 115 هزار رو خرده ای پول میگیره...کار به شهرای دیگه ندارم ولی توی جای کوچیکی مثل بیدگل فلان کس میاد برای یه ساعت روضه میخونه 600 هزار تومن دریافت میکنه...حالا چه شغلی پر درآمده؟ (به این میگن خلوص در حد لالیگا)
+(2) منبع: http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1629277
-آش نذر میکنه. با همسایه ها دور هم میپزن و کلی غیبت میکنن و بعدش هم خودشون میخورند!
نوع جدید نذر کردن هم چندین روز پیش دریافتم...توی یه هیئت از طرف خانواده شهید فلانی اعلام کردن که یک علامت برای این هیئت نذر شده.(برام سواله که این خانواده شهید چه فکری کردن که این کارو انجام دادن!!)
از اونجایی که میدونید بیدگل جماعت خیلی مذهبی هست موقعی که نذری میکنه به خاطر خداست...
مثلا وقتی یه گوسفند نذر میکنه اول برای فامیل های خودش میبره و قسمت های خوب گوشتش و جگر و غیر رو هم برای خودش میذاره
----بیدگل+پراید+زن
بیدگل+پراید+زن
قبلا ها راننده های زن به این مشهور بودن که خیلی آهسته وبا احتیاط راننده میکنند و قوانین رو رعایت میکنند. ولی نمیدونم تازگی ها کی به اینا گواهینامه میده که همش باعث ترافیک میشن و وسط خیابون خاموش میکنند و بلد نیستن روشن کنند!
قوانین رو هم رعایت نمیکنند! تند هم رانندگی میکنند!
طی چند روز اخیر چند بار نزدیک بوده یکی از این شوماخرها منو به کشتن بدن...چون هم تند میرفت هم خلاف...
منتظر بقیه این قبیل کاریکاتور ها باشید...چون چند نوع دیگه هم هست...
بعضی وقتا هم زن ها توهم میزنند و فکر میکنن که ماشین هستن و وسط خیابون راه میرن و یا حتی دور میدان میزنن! البته در چند مورد هم شاهد این بودم که به صورت دسته های 3-4 تایی به طور بر عکس دور میدان حرکت میکنن!
پیشنهاد میکنم یک بار از خیابان عبور کردن یک زن رو در بیدگل مشاهده کنید ...100 درصد طرف اول راست رو نگاه میکنه بعدا چپ! البته اگه نگاه کنه!
باب المراد امامزاده قاسم (ع)بیدگل در گذر زمان
سلام. امروز هم چند تا نقاشی گذاشتم
از چیزی که هستی خجالت نکش1
از چیزی که هستی خجالت نکش2