شب قدر بیدگل
شب قدر بیدگل
ربط نوشت:
+همواره فاتحان تاریخ را نوشته اند و مینویسند...!
+ای آنکه علی علی کنی کیست علی آن کس که تو وصف او کنی نیست علی
یک روز بزی چنان که می زیست علی آنــــگاه بیــا بــه مـــا بگـــو کیسـت علی
+سخنی از امام م.آزاد که میفرمایند:ای محکمتر بر تو کمردو زنه اونی که فکر میکنین براش میخونین! ...
+...و آنگاه که شعبده بازان درد با خرباری از کنده های میان تهی آتش افروخته ایستاده اند در میان جنگلی از درختان خشک، فریاد ققنوس مرا میخواند....
+مسجد من کجاست؟
با دست های عاشقت
آن جا
مرا
مزاری بنا کن!
(احمد شاملو - این شعر را کامل در اینجا بخوانید)
مطلبی دیگر در همین رابطه:
بیدگل و ماه رمضان (برای مشاهده اینجا کلیک کنید!)
(به علت عدم بودجه و مقاومت اقتصادی این خاطره نویسی جایزه نداره )
نظر بدهید و خاطره خودتان را به اشتراک بگذارید!
بیدگل مدرن-قسمت دوم
بیدگل مدرن-قسمت دوم
اینقدر این وبلاگ های جورواجور بخصوص توی بیدگل درست شده که نگو و نپرس......هدفی هم برای درست کردنش ندارند!!
بچه های راهنمایی که تفریحی جز اینترنت ندارند(یا حداقل اینترنت جزء چند تفریح اساسیشون محسوب میشه!!)
و خیلی از اقشار دیگر جامعه...!!!
پی نوشت:
1-برای دیدن قسمت اول بیدگل مدرن اینجا کلیک کنید
2- خیلی وقت بود قلم دستم نگرفته بودم که حتی یه دایره بکشم. این رو هم دو دقیقه ای کشیدم! حوصله ای نمیرسید یک خط رو دو بار بکشم!...تا چند روز آینده چند تا دیگه هم میکشم!
اشتغال زایی در بیدگل
جدیدتریم محصول شرکت بین المللی گمبذسازی بیدگل- گمبذ شازه هاشم
من اگه نامزد میشدم راه حل خودم رو برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... را گمبذ سازی معرفی میکردم!
بیدگل با توجه به منابع و ظرفیت های انبوه موجودی که در خودش داره(امامزاده های جورواجور) و با توجه به این که باید ظرفیت ها رو آزاد کرد، بیدگل میتونه به قطب گمبذسازی در خاورمیانه و در کهکشان مطرح بشه و ایجاد اشتغال کنه. وقتی مشکل اشتغال حل بشه مشکلات ریز و درشت دیگه هم کم کم حل میشه( ازدواج، مسکن، اعتیاد و ...). همچنین پس از اینکه قطب جهانی شدیم میتونیم خودمختاری بیدگل رو اعلام کنیم چون دیگه بعدش مشکلی نداریم...
دانشجوی بیدگلی-قسمت 4
دانشجوی بیدگلی-قسمت 4
کلا دانشجوی بیدگلی انواع زیادی داره که به مرور زمان با رسم شکل نشون میدم!!
شاید شما هم با این نوع از دانشجوی بیدگلی روبرو شده باشید....اینا از همون با کلاس هاش هستن! بعله!
حالا بعدا بیشتر در مورد انواعش براتون میگم!
یک نظر:
با سلام و احترام؛
با زبان کاریکاتور عیب های بیدگلی ها رو هم بگید تا
شاید یه خورده حداقل این جونای دانشگاهیش که فقط ظاهر شون امروزی باطنشون
.....؟ بدونند که اخلاق زیباترین و هم ترین چیزی بود که پیامبر به خاطر اون
مبعوث شد اخلاق زندگی و ارتباط اجتماعی ندارن همشهری .......... دلم پره
والا اگه دستت به اون مثلا بچه های بالای بیدگلی برسون پیام ما را که ستاره
و باران حیف است تلف شوند والاااااااا. موفق باشی
برنده ی بیدگلی جایزه ی نوبل
برنده ی بیدگلی جایزه ی نوبل
بعد از یه مدت زمان طولانی میخوام چند تا کاریکاتور بیدگلی بذارم...
بهتر نیست به جای اینکه به فکر برگزاری همایش برای موبد بیدگلی باشیم یه فکری به حال زنده ها بکنیم؟
خیر شهرکی بیدگل
خیر شهرکی بیدگل
در مورد تصویر حرفی دیگه ای نزنم بهتره پس به یک مسأله دیگه میپردازم...
از همین تریبون استفاده میکنم و از شهرداری بیدگل خواستارم فکری به حال کارکنان زحمتکش واحد مردان بی بی سی فارسی بیدگل که در کارخانه برق سابق مستقر هستند، بکنند. این کارنان زحمتکش و وظیفه شناس صبح زود وقتی همه خوابند به محل کار خود در جوار کانون بنی طبا میرند و تا شب وقتی همه(حتی آقا پلیسه) خوابند به کار خودشون ادامه میدن و اخبار مختلف رو به سراسر جهان مخابره میکنند.
این سالخوردگان زحمت کش در شرایط مختلف به محل کار خود که سی چهل متری با شهرداری بیدگل فاصله داره میرند و آفتاب سوزان و بادهای شدید(طیفو) رو تحمل میکنند.
از شهرداری محترم ناحیه دو(بیدگل) خواهشمندم میدانی که در نزدیکی محل کار این عزیزان هست رو کمی بزرگتر کنند و به جای شن،فضای سبز همراه با آلالچیق برای درماندن از باد و باران و امکانات رفاهی در شأن این عزیزان همچون تلویزیون(برای دیدن فیلم ها و کارتون های شاد و مفرح) رو ایجاد نمایند.
با تشکر- ستاد هواداران کارکنان بی بی سی فارسی واحد بیدگل(کارخانه برق سابق)
توضیح:
بیبیسی (به انگلیسی: Bidgol Broadcasting Corporation؛ بهصورت مخفف BBC؛ به معنی بنگاه سخنپراکنی بیدگل) قدیمیترین و بزرگترین بنگاه پخش خبر در سرتاسر جهان است و هیچ ربطی به بی بی سی بریتانیا ندارد و قدمتی بسیار بیشتر نسبت به بی بی سی بریتانیا دارد!
البته بخاطر اینکه کار ساخت جعده قدیم کمی (*** سال) طول میکشه مردم همیشه در صحنه بیدگل در یک اقدام خودجوش قبرستان ها رو مکانی امن و تفریحی ساخته تا خانواده های عزیز ضمن خواندن فاتحه و غیبت و فیض مضاعف از دیدن شکل و قیافه های ترگل و ورگل همدیگه، از فضای سبز هم استفاده کنند و تفریحگاهی نو ساخته اند.
--
+عید فطر من شازه حسین بودم...ملت ساعت 2 شب قلیون اورده بودن سر مزار!!
+عید فطر شازده هادی ملت دو سینی پر از تخمه آفتابگردان(انجوجک) اوردن سر قبر!!
+وقتی بچه بودم یه دوستی داشتیم خیلی چاق بود...خیلی پنجشنبه ها رو دوست داشت...پنجشنبه ها میرفت بالای هر قبر می ایستاد و لبشو تکون میداد!...عصرش هم یه پاکت پر از شیرینی و شکلات...و چند تا میوه داشت!! تازگی دیدمش پیشرفت کرده و کارای دیگه هم میکنه اونجا!!
بیدگل به زبان کاریکاتور عنوان یکی از بخش های اصلی وبلاگ هست که چندی پیش اون رو درست کردم و بعدا به عنوان وبلاگ بدل شد. بخشی از وبلاگ که خواستم به شکلی نو و متفاوت از حرف های بقیه ی وبلاگ ها راجع به بیدگل باشه که به گونه ای حرف های خودم رو هم بزنم. در ابتدا چندان حرفه ای نبود ولی کم کم از مشکلاتش کاسته شد و هنوز هم مشکلاتی داره.
چند از تن از بازدیدکنندگان از این که پس ضمینه ای سیاه و فونتی غیر قابل خواندن بود گله داشتند. کم کم این مشکل بر طرف شد. دوباره کاریکاتورهای ابتدایی که پس ضمینه ای سیاه داشتند رو تصحیح کردم و دوباره آپلود کردم.
برای دیدن بقیه کاریکاتورها به ادامه مطلب برید و برای دیدن متنی که برای هر کاریکاتور نوشته شده به قسمت بیدگل به زبان کاریکاتور در موضوعات وبلاگ مراجعه کنید.
باز هم از همکاریتون در شرکت در نظرسنجی تشکر میکنم.
عزائیل بیدگل
عزائیل بیدگل
ادامه مطلب ...ازدواج آسان در بیدگل!
ازدواج آسان در بیدگل!
(البته یکی از دوستان میگفت وسائلی از جمله دستگاه سی دی و ماهواره هم لازمه)
قول و غول خرافه در بیدگل
قول و غول خرافه در بیدگل
قول (Govl) در زبان مردم بیدگل به موجودی گفته میشود که شبیه مارمولک است و پوستی ضخیم با خال های تیره دارد و معمولا در جای کثیف و مرطوب زندگی میکند. مردم قدیم بیدگل بر این عقیده بوده اند اگر قول دندان کسی را ببیند عمرش کوتاه میشود و حتی برای دفع بلای این اتفاق خرافه دیگری را درست کرده اند و بر این عقیده بودند که اگر قول به جای دندان،موهای فرد را ببیند عمرش افزایش میابد!++چند ماه قبل شروع به جمع آوری این خرافات کردم و در دو پست تعدادی از این خرافات که مردم بیدگل به آن اعتقاد دارند رو گذاشتم. تعداد این خرافات آن چنان زیاد بود که دیگه حوصله تایپ کردنشون رو نداشتم. شاید بعد ها دوباره این خرافات رو گذاشتم!
غرر الحکم، ج 1، ص 417، ح 80
*گوشت برادر خود
کاریکاتور مستر بین
کاریکاتور مستربین
بیدگل و سایه+اصلا ربطی هم به فرهنگ مردم بیدگل و وضعیت خراب پیاده رو ها و بعضی مغازه های حاشیه خیابون نداره که پیاده رو تصرف کردن! چون توی این منطقه هر جنبنده ای توی این آفتاب تابستون به یه سایه ای پناه میبره
+یه مدت نیستم و مطلب نمیذارم...معلوم نیست کی برگردم
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 3
بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 3
بچه که بودم یکی از موضوعاتی که بچه های بیدگل بهش افتخار میکردند و موضوعی بود برای پز دادن بین دوستانشان این بود که بگویند علامت هیئت محله شان تا چه حد بزرگ است و چند تیغه دارد و چه وزنی دارد و از خیابان رد نمیشود و چند تن قادر به حمل آن هستند...و همچنین به خاطر دارم که من هرگز در این بحث ها شرکت نمیکردم چون کلمه علامت برای من نا ملموس بود و هر وقت میخواستم درباره فلسفه آن سوال کنم جواب قانع کنند ای نمیشنیدم و یا حتی بعضی از مواقع میگفتن که نباید سوال کنم و گناه دارد...
امروز یک نفر نظری در مورد مطلب بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 1 به این مضمون فرستاد:
تو غلط کرده ای بیدگل جدید اینجوریه ...شاید تو خانواده شما اینجوری باشه, ای آدم مغرور , برو جاهای دیگه را ببین بعدش... واقعا که, معلومه خیلی عقده ای هستی...
البته من جوابشون رو در همون جا دادم ولی بر آن شدم که چند خطی بنویسم
و تصمیم گرفتم در این پست قبلا آماده شده تغییراتی بدم و تاریخ انتشارش رو هم جلو بندازم...
شما وقتی عکس بالا رو میبینید چه برداشتی از بچه های اون زمان میکنید؟ سادگی ، جهالت، بچگی،...؟
هنوز هم این نوع برداشت ها از مذهب در بیدگل رواج داره...نگاه به ظاهر
مثلا همین نظری که در این پست نوشتم رو نگاه کنید...هنوز هم ازمذهب به شکل های مختلف برداشتی ظاهری میشه و نمیخوایم باور کنیم که این چیزا توی بیدگل وجود داره و سوء استفاده هایی از مذهب میشه
هنوزم چیزی به نام ظاهر اندیشی هست
مذهب اینه که وقتی یکی از تلفن همراهت زنگ میزنه آهنگ زنگ تلفن همراهت چیزی شبیه "...سین، سین..." باشه؟
مذهب اینه که روی شیشه عقب ماشینت بنویسی "مرگ بر فلان کس یا زنده باد فلان کس"؟
مذهب اینه که ریش داشته باشی؟
مذهب اینه که فلان کس بیاد یک ساعت روضه بخونه و اندازه یک(یا حتی چند)ماه یک کارگر پول بگیره؟(1)
مذهب اینه که موقع ولادت یک امام یک خیابون رو ببندی و وسط خیابون یک منقل بزرگ بذاری و کلی دور راه بندازی به شکلی که اگه کسی هم نخواسته باشه بایسته بالاجبار توقف کنه چون تمام خیابون رو دود گرفته و برای احتیاط هم شده بایسته چون جلو رو نمیبینه؟
مذهب اینه که موقع یک ولادت یک نوار به اصطلاح مذهبی که ریتمی تند داره رو پشت بلند گو در جلو مغازه ات یا هر جای دیگه بذاری و صداش رو بلند کنی که صداش تا هفت محله اون طرفتر هم بره؟ آیا به فکر مریزی نیستی که باید استراحت کنه؟
مذهب اینه که موقع ولادت به اسم شادی ترقه جلوی پای دیگران بندازی؟
با این کارها میخوای بگی خیلی مذهبی هستی؟ آیا در مذهب چیزی به نام نظافت نیست که مثلا موقع شربت دادن در ولادت باید لیوان خالی رو بندازی توی خیابون؟ اون کسی که زحمت میکشی شربت پخش میکنی آیا بهتر نیست بجای اون منقل بزرگ چند سطل در گوشه خیابون بذاری تا لااقل ملت لیوان ها رو وسط خیابون نریزند؟
شمایی که ادعای مذهب دارید و میگید باید موقع وضو گرفتن اول دست راست شسته بشه بعد چپ، نباید تطهیر بودن در همه بدن باشه؟ به خصوص زبان...شمایی که مسواک میزنید تا موقع خوابیدن فرشته ها بر لبان شما بوسه بزنند، آیا فکر میکنید با مسواک زدن دهان خوش بویی دارید، با وجود بد دهنی هایی که به اطرافیانتون میکنید؟
شمایی که میگید معلمی شغل انبیاست، آیا با مهربانی با دانش آموزتون برخورد میکنید؟ آیا در موقعی که به او تندی کردین بعدش ازش معذرت خواهی کردین؟ یا فکر میکنید با این کار پررو میشن؟
و این مثال ها خیلی زیاده...
و چیز هایی غیر از نماز و روزه هم در دین اسلام هست...
حرفا ها زیاد تر از این بود که حذفش کردم که بیش از این طولانی نشه.
و حرف آخر...
پیامبر انسانی کامل دارای صفات اخلاقی ویژه و برجستهای از جمله، امین و امانت دار، شجاع و دلاور، صبور و مهربان ، بخشنده، دانش مبتنی بر وحی، سیمای آرام و چهرهی متین، تواضع و خشوع برای مومنان و خشم و شدت برای کافران، رافت و مهربانی با بیچارگان و درماندگان و یتیمان و تقدم در سلام، ایجاد حقوق برابر برای همه و تثبیت فرهنگ آزادی در جامعه، توجه به حقوق همسایه و تکریم بردگان، ایثار و مکارم اخلاق بود گویا اصلیترین رسالتش، سفارش به اخلاق و ترویج خوبیها بود به طوری که خطاب به مردم فرمودند: "من مبعوث نشدم مگر برای کامل کردن اخلاق". (2)
شاید دیگه چیزی به نام برده ای که در زمان پیامبر بود وجود نداشته باشه ولی هنوز کسانی هستند که اسیر نفس خودشونند.
---------
+خطاب به اون کسی که اون نظر رو فرستاده: اول اینه که من فقط در مورد شهر خودم حرف میزنم و کار به جاهای دیگه ندارم و دوم اینکه چرا همیشه ما باید کارهای بد خودمون رو با کسان بد تر از خودمون مقایسه کنیم و کارهامون رو توجیه کنیم؟ چرا نباید خودمون رو با بهتر از خودمون مقایسه کنیم و سعی کنیم از اینکه هستین بهتر بشیم
+(1) شغلی که خیلی ها فکر میکنند شغل پر در آمدیه و میگن فلان بازیکن 1 میلیارد تومن پول گرفته(برای یه سال) ...با یه تقسیم ساده میفهمیم که ساعتی 115 هزار رو خرده ای پول میگیره...کار به شهرای دیگه ندارم ولی توی جای کوچیکی مثل بیدگل فلان کس میاد برای یه ساعت روضه میخونه 600 هزار تومن دریافت میکنه...حالا چه شغلی پر درآمده؟ (به این میگن خلوص در حد لالیگا)
+(2) منبع: http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1629277