اشتغال زایی در بیدگل
جدیدتریم محصول شرکت بین المللی گمبذسازی بیدگل- گمبذ شازه هاشم
من اگه نامزد میشدم راه حل خودم رو برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... را گمبذ سازی معرفی میکردم!
بیدگل با توجه به منابع و ظرفیت های انبوه موجودی که در خودش داره(امامزاده های جورواجور) و با توجه به این که باید ظرفیت ها رو آزاد کرد، بیدگل میتونه به قطب گمبذسازی در خاورمیانه و در کهکشان مطرح بشه و ایجاد اشتغال کنه. وقتی مشکل اشتغال حل بشه مشکلات ریز و درشت دیگه هم کم کم حل میشه( ازدواج، مسکن، اعتیاد و ...). همچنین پس از اینکه قطب جهانی شدیم میتونیم خودمختاری بیدگل رو اعلام کنیم چون دیگه بعدش مشکلی نداریم...
دانشجوی بیدگلی-قسمت 4
دانشجوی بیدگلی-قسمت 4
کلا دانشجوی بیدگلی انواع زیادی داره که به مرور زمان با رسم شکل نشون میدم!!
شاید شما هم با این نوع از دانشجوی بیدگلی روبرو شده باشید....اینا از همون با کلاس هاش هستن! بعله!
حالا بعدا بیشتر در مورد انواعش براتون میگم!
یک نظر:
با سلام و احترام؛
با زبان کاریکاتور عیب های بیدگلی ها رو هم بگید تا
شاید یه خورده حداقل این جونای دانشگاهیش که فقط ظاهر شون امروزی باطنشون
.....؟ بدونند که اخلاق زیباترین و هم ترین چیزی بود که پیامبر به خاطر اون
مبعوث شد اخلاق زندگی و ارتباط اجتماعی ندارن همشهری .......... دلم پره
والا اگه دستت به اون مثلا بچه های بالای بیدگلی برسون پیام ما را که ستاره
و باران حیف است تلف شوند والاااااااا. موفق باشی
البته بخاطر اینکه کار ساخت جعده قدیم کمی (*** سال) طول میکشه مردم همیشه در صحنه بیدگل در یک اقدام خودجوش قبرستان ها رو مکانی امن و تفریحی ساخته تا خانواده های عزیز ضمن خواندن فاتحه و غیبت و فیض مضاعف از دیدن شکل و قیافه های ترگل و ورگل همدیگه، از فضای سبز هم استفاده کنند و تفریحگاهی نو ساخته اند.
--
+عید فطر من شازه حسین بودم...ملت ساعت 2 شب قلیون اورده بودن سر مزار!!
+عید فطر شازده هادی ملت دو سینی پر از تخمه آفتابگردان(انجوجک) اوردن سر قبر!!
+وقتی بچه بودم یه دوستی داشتیم خیلی چاق بود...خیلی پنجشنبه ها رو دوست داشت...پنجشنبه ها میرفت بالای هر قبر می ایستاد و لبشو تکون میداد!...عصرش هم یه پاکت پر از شیرینی و شکلات...و چند تا میوه داشت!! تازگی دیدمش پیشرفت کرده و کارای دیگه هم میکنه اونجا!!
غرر الحکم، ج 1، ص 417، ح 80
*گوشت برادر خود
بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 3
بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 3
بچه که بودم یکی از موضوعاتی که بچه های بیدگل بهش افتخار میکردند و موضوعی بود برای پز دادن بین دوستانشان این بود که بگویند علامت هیئت محله شان تا چه حد بزرگ است و چند تیغه دارد و چه وزنی دارد و از خیابان رد نمیشود و چند تن قادر به حمل آن هستند...و همچنین به خاطر دارم که من هرگز در این بحث ها شرکت نمیکردم چون کلمه علامت برای من نا ملموس بود و هر وقت میخواستم درباره فلسفه آن سوال کنم جواب قانع کنند ای نمیشنیدم و یا حتی بعضی از مواقع میگفتن که نباید سوال کنم و گناه دارد...
امروز یک نفر نظری در مورد مطلب بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 1 به این مضمون فرستاد:
تو غلط کرده ای بیدگل جدید اینجوریه ...شاید تو خانواده شما اینجوری باشه, ای آدم مغرور , برو جاهای دیگه را ببین بعدش... واقعا که, معلومه خیلی عقده ای هستی...
البته من جوابشون رو در همون جا دادم ولی بر آن شدم که چند خطی بنویسم
و تصمیم گرفتم در این پست قبلا آماده شده تغییراتی بدم و تاریخ انتشارش رو هم جلو بندازم...
شما وقتی عکس بالا رو میبینید چه برداشتی از بچه های اون زمان میکنید؟ سادگی ، جهالت، بچگی،...؟
هنوز هم این نوع برداشت ها از مذهب در بیدگل رواج داره...نگاه به ظاهر
مثلا همین نظری که در این پست نوشتم رو نگاه کنید...هنوز هم ازمذهب به شکل های مختلف برداشتی ظاهری میشه و نمیخوایم باور کنیم که این چیزا توی بیدگل وجود داره و سوء استفاده هایی از مذهب میشه
هنوزم چیزی به نام ظاهر اندیشی هست
مذهب اینه که وقتی یکی از تلفن همراهت زنگ میزنه آهنگ زنگ تلفن همراهت چیزی شبیه "...سین، سین..." باشه؟
مذهب اینه که روی شیشه عقب ماشینت بنویسی "مرگ بر فلان کس یا زنده باد فلان کس"؟
مذهب اینه که ریش داشته باشی؟
مذهب اینه که فلان کس بیاد یک ساعت روضه بخونه و اندازه یک(یا حتی چند)ماه یک کارگر پول بگیره؟(1)
مذهب اینه که موقع ولادت یک امام یک خیابون رو ببندی و وسط خیابون یک منقل بزرگ بذاری و کلی دور راه بندازی به شکلی که اگه کسی هم نخواسته باشه بایسته بالاجبار توقف کنه چون تمام خیابون رو دود گرفته و برای احتیاط هم شده بایسته چون جلو رو نمیبینه؟
مذهب اینه که موقع یک ولادت یک نوار به اصطلاح مذهبی که ریتمی تند داره رو پشت بلند گو در جلو مغازه ات یا هر جای دیگه بذاری و صداش رو بلند کنی که صداش تا هفت محله اون طرفتر هم بره؟ آیا به فکر مریزی نیستی که باید استراحت کنه؟
مذهب اینه که موقع ولادت به اسم شادی ترقه جلوی پای دیگران بندازی؟
با این کارها میخوای بگی خیلی مذهبی هستی؟ آیا در مذهب چیزی به نام نظافت نیست که مثلا موقع شربت دادن در ولادت باید لیوان خالی رو بندازی توی خیابون؟ اون کسی که زحمت میکشی شربت پخش میکنی آیا بهتر نیست بجای اون منقل بزرگ چند سطل در گوشه خیابون بذاری تا لااقل ملت لیوان ها رو وسط خیابون نریزند؟
شمایی که ادعای مذهب دارید و میگید باید موقع وضو گرفتن اول دست راست شسته بشه بعد چپ، نباید تطهیر بودن در همه بدن باشه؟ به خصوص زبان...شمایی که مسواک میزنید تا موقع خوابیدن فرشته ها بر لبان شما بوسه بزنند، آیا فکر میکنید با مسواک زدن دهان خوش بویی دارید، با وجود بد دهنی هایی که به اطرافیانتون میکنید؟
شمایی که میگید معلمی شغل انبیاست، آیا با مهربانی با دانش آموزتون برخورد میکنید؟ آیا در موقعی که به او تندی کردین بعدش ازش معذرت خواهی کردین؟ یا فکر میکنید با این کار پررو میشن؟
و این مثال ها خیلی زیاده...
و چیز هایی غیر از نماز و روزه هم در دین اسلام هست...
حرفا ها زیاد تر از این بود که حذفش کردم که بیش از این طولانی نشه.
و حرف آخر...
پیامبر انسانی کامل دارای صفات اخلاقی ویژه و برجستهای از جمله، امین و امانت دار، شجاع و دلاور، صبور و مهربان ، بخشنده، دانش مبتنی بر وحی، سیمای آرام و چهرهی متین، تواضع و خشوع برای مومنان و خشم و شدت برای کافران، رافت و مهربانی با بیچارگان و درماندگان و یتیمان و تقدم در سلام، ایجاد حقوق برابر برای همه و تثبیت فرهنگ آزادی در جامعه، توجه به حقوق همسایه و تکریم بردگان، ایثار و مکارم اخلاق بود گویا اصلیترین رسالتش، سفارش به اخلاق و ترویج خوبیها بود به طوری که خطاب به مردم فرمودند: "من مبعوث نشدم مگر برای کامل کردن اخلاق". (2)
شاید دیگه چیزی به نام برده ای که در زمان پیامبر بود وجود نداشته باشه ولی هنوز کسانی هستند که اسیر نفس خودشونند.
---------
+خطاب به اون کسی که اون نظر رو فرستاده: اول اینه که من فقط در مورد شهر خودم حرف میزنم و کار به جاهای دیگه ندارم و دوم اینکه چرا همیشه ما باید کارهای بد خودمون رو با کسان بد تر از خودمون مقایسه کنیم و کارهامون رو توجیه کنیم؟ چرا نباید خودمون رو با بهتر از خودمون مقایسه کنیم و سعی کنیم از اینکه هستین بهتر بشیم
+(1) شغلی که خیلی ها فکر میکنند شغل پر در آمدیه و میگن فلان بازیکن 1 میلیارد تومن پول گرفته(برای یه سال) ...با یه تقسیم ساده میفهمیم که ساعتی 115 هزار رو خرده ای پول میگیره...کار به شهرای دیگه ندارم ولی توی جای کوچیکی مثل بیدگل فلان کس میاد برای یه ساعت روضه میخونه 600 هزار تومن دریافت میکنه...حالا چه شغلی پر درآمده؟ (به این میگن خلوص در حد لالیگا)
+(2) منبع: http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1629277
یک بیدگلی و لهجه غلیظش
یک بیدگلی و لهجه غلیظش...!
البته درست ترش این بود که چندین شهر ایران و لهجه هاشون رو مثال بزنم ولی چون میخواستم لباس ها فرق داشته باشه و تقریبا لباس های مردم شهرهای مختلف یکی هست تصمیم گرفتم جاهای مختلف جهان باشه آخه یاد یه چند نفر افتادم که یکیشون انگلیسی رو با لهجه آرونی و یکیشون هم با لهجه کاشونی میخوند
کسی میدونه دلیل عوض کردن لهجه مون چچیه؟
-حرکات نمایشی از جمله تک چرخ ،هیچ دسته(هیژ دسته) و... فقط در مقابل مدارس دخ** مجاز میباشد.