بیدگل به زبان کاریکاتور

میخندی باید...

بیدگل به زبان کاریکاتور

میخندی باید...

بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 2

بیدگل+نذری

از اونجایی که میدونید بیدگل جماعت خیلی مذهبی هست موقعی که نذری میکنه به خاطر خداست...

مثلا وقتی یه گوسفند نذر میکنه اول برای فامیل های خودش میبره و قسمت های خوب گوشتش و جگر و غیر رو هم برای خودش میذاره

----
+یک ماجرای بیدگلی...

چند سال پیش یه بیدگلی میره خونه ی خدا و اونجا با زبون دهی به خدا میگه:"با این همه مشکلاتی که سرم ریختی من از سرت گذشتم تو هم از سرم بگذر"!

بیدگل و درصد خلوص زیاد مذهب زدگی مراسم های محرم بیدگل بیدگل به زبان کاریکاتور کاریکاتور محرم

Admin 1 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 11:43

نظرات 13 + ارسال نظر

شب هشتم

1 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 12:37 http://shabehashtom.blogfa.com

سلام
با همه احترامی که برای هنر شما قائل هستم ولی شخصا با این طور مقایسه کردن شما به هیچ وجه موافق نیستم.

شما با این کار جدای اینکه اوضاع را بسیار خلاف این که هست نشان می دهید، همه را هم با یک چوب می زنید.

خصوصا اینکه تقریبا در همه پست ها می نویسید بیدگلی فلان...
یک لحظه فکر کنید اگر یک غیر بیدگلی بخواندش چه فکری می کند
آیا این همه واقعیت است؟

سلام.
فقط یک توضیح کوچیک:
وقتی مینویسم بیدگل ...کاری با جاهای دیگه ندارم و فقط از بیدگل خبر دارم... و تا اونجا که من میدونم همه این مطالبی که میذارم واقعیته
---
در مورد بقیه صحبت های شما هم بعدا مفصلا یک پست خواهم گذاشت

دختر هابیل

1 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 15:01

خیلی قشنگ بود خوشم اومد تصویر سیصد هم خوب بکار برده بودی

اون ماجرای بیدگلی واقعیت داره؟؟؟

از چیش خوشتون اومد دقیقا؟ از به هم پریدن ملت؟

بعله واقعیت داره...این ماجرا رو گفتم که پیشنیازی برای پست های بعد باشه...مثالی بود اندر حکایت سادگی نسلی از بیدگل

جندقیان

1 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 16:19 http://taharrok.blogfa.com

سلام مطالبت جالبه چون شوخی و خنده داره .موفق باشی

اتفاقا خیلی هم جدی هست. موضوع عادت و رفتارهای اشتباه مردم شهرماست

علی رضا

1 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 18:03

سلام غکس ژایینی که شمشیر داره جالب نیست. خودت چیزی می کشیدی بهتر بود.

میخواستم بکشم ولی فکر کردم شاید به بعضی ها بر بخوره اگه عزادارا رو بکشم...این ملتی که من دیدم اگه شمشیر داشتن همدیگه رو بخاطر یه کاسه گوشت لوبیاب میکشتن

مرغ سحر

1 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 22:23 http://farzin84.blogfa.com

این ماجرا فقظ در بیدگل نیست کاشونی ها در این امر از ما ماهرترند در حد استادند برای بیدگل و اران

‏‎‎‏

ح-ج

2 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 10:17 http://http://banamapadar.blogfa.com/

سلام البته وظیفه خیلی از ماهاست که بسیاری از این فرهنگ های غلط راپاک سازی کنیم. سالم باشی.

سعید.ن

3 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 09:41

در مورد اون نقاشی ها و کاریکاتورها در پست های قبلی طبعت جالب و قشنگ بود.اما در مورد این جور مطالب مذهبی به نظرم باید خییلی خییلی بیشتر دقت کرد.نوشتن این جور چیز ها هر چند که وجود داشته باشه کار صحیحی نیست.به نظر من انتشار این مطالب سبب دین زدگی و اینکه مشکل از دینه در ذهن خواننده میشود و همچنین تا حدودی سبب توهین به اعتقدات میشود.در این مورد دقت کن.سعی کن تو این موضوع در فضای اینترت خیلی اینطوری وارد نشوی...

در مورد نظرتون باید بگم تا حدودی جواب حرف های شما در پست"چشمها را باید بست" داده شده. طرف خیلی باید سطحی نگر باشه که فکر کنه مشکل از دینه. من اصلا حرفم از دین نبود از رفتار های ملت بود که موقع شام گرفتن انجام میدن! حتی قسمت عزادارا رو نقاشی نکردم که به کسی بر نخوره و بگه بهشون توهین شده. بعدا مفصلا مطلبی میذارم (البته اگه حوصله نوشتن داشته باشم)

علیرضا

3 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 19:33 http://sheydayeshab2.blogfa.com/

سلام
تو آخرش میکشی منو با این همه استعداد

اما دو نکته :

عکس دومی که گذاشتی اصلا جالب نیست و صورت خوشی نداره
خواهشا عوضش کن اگه میشه
فونتش هم قرمز رنگه و راحت نمیشه خوندش
مسئله شام دادن هم داره کم کم حل میشه در بسیاری از جاها
فکر کنم داریم یواش یواش با فرهنگ میشیم!!

عکس رو عوض کن غیرت شهریم داره گل میکنه ها

سلام...
بهترین عکسی که میتونستم بذارم همین بود...آخه اگه در موقع عذا دادن حظور داشته باشین خودتون میفهمید... انگار قحطی اومده...مثلا همین هفته پیش توی هیئت موسی بن جعفر با این که گفتن بشینید شام بهتون میدن بازم همه پاشدن!

اولش رنگش سیاه بود دیدم نمیشه خوندش قرمزش کردم...اگه سیاه میذاشتم خیلی بد تر بود...البته منظور دیگه ای هم از قرمز بودش داشتم وگرنه رنگ دیگه ای میذاشتم

علیرضا

4 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 21:34 http://sheydayeshab2.blogfa.com/

عکس رو عوض کن خواهشا

به حرف من گوش کن ضرر نمیکنی

گوش بده برادر

فعلا مقدور نیست برادر. کامپیوترم دچار مشکل شده. پیشنهاد شما برای عکس پایین چه عکسیه؟

مسعود

4 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 22:57

سلام همشهری عزیز.
از اینکه دارید در مورد مسائل شهرمون مطالبی بیان میکنید تشکر.
ولی چندتا نکته براتون بیان میکنم و امیدوارم که نتیجه دهی خوبی داشته باشه.

1-میتونه انتقاد وسیله خوبی برای پیشرفت باشه که شما هم تقریبا خوب ومنصفانه انجام میدید.
2-خیلی بهتره که بعد از انتقاد از شرایط موجود راهکارها و پیشنهاداتی هم در مورد بهتر شدن فرهنگ مردم و شهرمون بدید که قابلیت اجرایی داشته باشه.
اگه در کلام بنده تندی به کار رفت معذورم بر حسب عقل و شعور ضعیفی بود که داشتم.
خوشحال میشم باهم تعاملات بیشتری داشته باشیم.

سلام همشهری ‎‏...شما برای تعامل بیشتر میتونید فعلا یه عکس سه در چهار بفرستید ‎‏... در مورد پیشنهادات هم بگم که این ملتی که من دیدم به این زودی درست نمیشه پس شما فعلا برای مفید بودن مطالب میتونید بخندید

محمد

6 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 15:57 http://nafandary.blogfa.com

با سلام
مردم بید گل گوشت ولوبیا را نه برای شکم که جهت تبرک و نام امام حسین می خورند

م.ر

8 - تیر‌ماه - 1391 ساعت 19:06

سلام
اگه بنا به واژه معروف چتر بازیه که من خودم این کارم!!!!
این طورا که شما می گی نیست.
من چند سالیه شب های اول دهه اول محرم تهران هستم و شب های آخر دهه رو بیدگل
هر دو جا هم اگه بتونم حتما شام رو می گیرم!
چون بد مزه ترینش بیشترین لذت ها رو داره
توی تهران هم در یک جمع بزرگ شاید باشند افرادی، از مسئولین هیئت یا مردمی که توی هیئت شرکت می کنند، که سر غذا حرفشون بشه ولی نمی شه گفت کل این هیئت این جوری بود
توی بیدگل هم همین
همه مثل بچه آدم غذاشون رو می خورند و می رن
حالا اگه یه جا شما رو هل دادند یا دیدی دارند همدیگه رو هل می دن که دلیل نمی شه همشون عکس دومی بشن
پیشنهاد می کنم محرم امسال برو توی یکی از این صف ها و یه ذره فشار جمعیت رو تحمل کن. همه نشناخته با هم احساس رفاقت دارند...