بیدگل به زبان کاریکاتور
بیدگل به زبان کاریکاتور

بیدگل به زبان کاریکاتور

میخندی باید...

بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 2/5

بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 2/5

-مردم بیدگل گوشت ولوبیا را نه برای شکم که جهت تبرک و نام امام حسین(ع) می خورند

-عکس دومی که گذاشتی اصلا جالب نیست و صورت خوشی نداره. خواهشا عوضش کن

-عکس پایینی که شمشیر داره جالب نیست. خودت چیزی می کشیدی بهتر بود.

-نوشتن این جور چیز ها هر چند که وجود داشته باشه کار صحیحی نیست

-به نظر من انتشار این مطالب سبب دین زدگی و اینکه مشکل از دینه در ذهن خواننده میشود و همچنین تا حدودی سبب توهین به اعتقدات میشود

-شما با این کار جدای اینکه اوضاع را بسیار خلاف این که هست نشان می دهید، همه را هم با یک چوب می زنید

این چند جمله در نظرات بیشتر توجهم رو جلب کرد و مواضع منفی در مورد عکس زیاد بود و مثل اینکه کمتر کسی توجهی به نوشته بعد از تصویر کرده و درباره متن نظری نداشته و نگفته چرا ملت بیدگل اینطوری هستن چون برای خودم هم یه سواله و با دیدن تصویر بیخیال متن شده. پس اینبار با کمی تغییر و بدون تصویر میذارمش تا بخونید:

از اونجایی که میدونید بیدگل جماعت خیلی مذهبی هست موقعی که نذری میکنه فقط به خاطر خداست...

-وقتی یه گوسفند نذر میکنه اول برای فامیل های خودش میبره و قسمت های خوب گوشتش و جگر و غیر رو هم برای خودش میذاره!

-آش نذر میکنه. با همسایه ها دور هم میپزن و کلی غیبت میکنن و بعدش هم خودشون میخورند!


-توی یه هیئتی یکی چند کیلو لوبیا نذر گوشت و لوبیای هیئت میکنه؛اون هم برای خدا و امام حسین(ع)؛ ولی اول یه سطل بزرگ اندازه یه دیگ برای خودش بر میداره طوری که حمل کردنش هم براش سخته!

یا مثلا یه بزغاله 8 کیلویی نذر میکنه و موقع غذا دادن ادعای 800 کیلو داره و باید این گوشت لوبیا رو برای تبرک برای همه ایل و تبارش ببره!

-و ...

نوع جدید نذر کردن هم چندین روز پیش دریافتم...توی یه هیئت از طرف خانواده شهید فلانی اعلام کردن که یک علامت برای این هیئت نذر شده.(برام سواله که این خانواده شهید چه فکری کردن که این کارو انجام دادن!!)


در قسمت های بعدی به بقیه موارد خلوص بالای مردم بیدگل در این چنین مسائل اشاره خواهم کرد...

توجه کنید که این موارد که گفته ام و خواهم گفت درباره همه مردم بیدگل صدق نمیکنه ولی اکثریت غالب اینطوری هستن

بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 1

بیدگل و درصد خلوص زیاد قسمت 1
بیدگل+هیئت
چه تصویری در ذهن شما با این کلمات تداعی میشه؟
من یاد گوشت لوبیا(ب) و محرم بیدگل می افتم و حرفی که وقتی من بچه بودم بهم میزدن...وقتی صدای هیئت میومد همه بلند میشدن برن ببینن و به منم میگفتن بیام...منم وقتی در جواب میگفتم نمیام ببینم میگفتن گناه میکنم که نمیرم هیئت ببینم...حالا پسرای جوون بیدگل برای ثواب در هیئت شرکت میکنن و ملت هم برای ثواب میان هیئت ببینن!

بیدگل و قوانین راهنمایی و رانندگی اش

بیدگل و قوانین راهنمایی و رانندگی اش
بیدگل و قوانین راهنمایی و رانندگی اش
بیدگل و قوانین راهنمایی و رانندگی اش
به این نکته توجه کنید که قوانینی در در دیگر نقاط جهان به عنوان قوانین راهنمایی و رانندگی هست در محدوده بیدگل کاربردی ندارد و این منطقه نظم و قانون خاص خود را داراست!

وسایل نقلیه( موتور و ماشین ...)
-رانندگی در بیدگل محدویت سنی ندارد و از بدو تولد هر پسر میتواند در وسایل نقلیه ای از جمله موتور هندا 80، آپاچی ، ماشین های سبک و سنگین، هواپیماهای مسافر بری و جنگنده، جت و شاتل و... رانندگی کند.

-حرکات نمایشی از جمله تک چرخ ،هیچ دسته(هیژ دسته) و... فقط در مقابل مدارس دخ** مجاز میباشد.


-در موقع پیچیدن در محدوده بیدگل از دست باید استفاده کرد. به صورتی که دستتان را شل کرده تا در امتداد بندتان قرار گیرد پس از آن دست را تا زاویه 41 درجه خم کنید و این حرکت را تا سه بار انجام دهید و بپیچید.(البته لزومی هم به این کار نیست و بدون این کار هم میتوانید بپیچید)

- در مواقعی که در محدوده بیدگل با سرعت معمولی(120 کیلومتر بر ساعت) حرکت میکنید توجه داشته باشید که باید سر خود را (بسته به این که راست دست هستید یا چپ دست) به سمت راست یا چپ خم کنید و بازوس خود را نگاه کنید!

-چیزی به نام سرعت گیر مثل نام خود کاربرد سرعت گیر بودن را ندارد وضمن دیدن آن باید سرعت خود را زیادتر کنید

-حق تقدم با کسی است که سرعت بیشتری دارد.

-هرگز از راهنمای وسیله ی نقلیه ی خود در محدوده بیدگل استفاده نکنید.



پیاده
-در موقع عبور از خیابان ضمن نگاه کردن همزمان به چپ و راست به آسمان نیز نگاه کنید!
توضیح: برای خانمها لزومی به این کار نیست و با چشم بسته هم میتوانند در محدوده بیدگل از جا دلشان میخواهد عبور کنند و هرگز وسیله ی نقلیه ای با آنها برخورد نخواد کرد.

-برای حرکت به سوی مقصد در امتداد خیابان حرکت کنید و اگر بیش از یک نفر (مثلا 7-8 نفر) هستید میتوانید در کنار هم به حرکت خود ادامه دهید و اگر کل خیابان را هم مسدود کنید مانعی ندارد.

-قسمتی به نام خط عابر پیاده صرفا برای تنوع خطوط در خیابان های بیدگل کشیده شده و هرگز از روی آن عبور نکنید چون از ویژگی های این خطوط این است که وسائل نقلیه با دیدن آن باید سرعت خود را زیادتر کنند.

-هرگز در قسمت پیاده رو در محدوده بیدگل حرکت نکنید و این مسیر مخصوص عبور وسایل نقلیه و فرود هواپیماها می باشد.

توجه: در محدوده بیدگل چه پیاده باشید و چه سوار بر هر وسیله نقلیه، محدودیتی برای حرکت ندارید و میتوانید در هر سمت که دلتان میخواد حرکت کنید!

بیدگل+پراید+زن

بیدگل+پراید+زن

بیدگل+پراید+زن

بیدگل+پراید+زن

قبلا ها راننده های زن به این مشهور بودن که خیلی آهسته وبا احتیاط راننده میکنند و قوانین رو رعایت میکنند. ولی نمیدونم تازگی ها کی به اینا گواهینامه میده که همش باعث ترافیک میشن و وسط خیابون خاموش میکنند و بلد نیستن روشن کنند!

قوانین رو هم رعایت نمیکنند! تند هم رانندگی میکنند!

طی چند روز اخیر چند بار نزدیک بوده یکی از این شوماخرها منو به کشتن بدن...چون هم تند میرفت هم خلاف...

منتظر بقیه این قبیل کاریکاتور ها باشید...چون چند نوع دیگه هم هست...

بعضی وقتا هم زن ها توهم میزنند و فکر میکنن که ماشین هستن و وسط خیابون راه میرن و یا حتی دور میدان میزنن! البته در چند مورد هم شاهد این بودم که به صورت دسته های 3-4 تایی به طور بر عکس دور میدان حرکت میکنن!

پیشنهاد میکنم یک بار از خیابان عبور کردن یک زن رو در بیدگل مشاهده کنید ...100 درصد طرف اول راست رو نگاه میکنه بعدا چپ! البته اگه نگاه کنه!

تفکرات بیدگلی(فرار عجیب!)

تفکرات بیدگلی(فرار عجیب!)

بازگویی واقعه که هیچگاه من در جایی نشنیدم صحبتی از آن بشود...

-سلام مادر چطوری؟ خوبی؟

-به شکر و حمد خدا خوبم.

-شما رای نمیدهید؟
-رای چی؟

-مجلس. نمیروید رای بدهید؟
-(خنده) همان یک باری که رفتم برای هفت پشت بس است.

-یک بار! کی؟
-همون شاه اول؟

-شاه اول؟ رضا شاه پهلوی را میگویید!؟
-نه پسرم (پوزخند). بنی صدر را میگویم.

-(خنده). حالا چرا میگویید شاه؟ مگر رئیس جمهور نبوده؟
-یادم است خدا بیامرز خاله ی من میگفت که بر تخت نشستن چهار شاه را دیده.خدا بیامرزتش...سی سال و اندی پیش به رحمت خدا رفت. من آن روزها خیلی تعجب کرده بودم که چطور بر تخت نشستن چهر شاه را دیده!....حال میبینم که خود بر تخت نشستن بیش از چهار شاه را دیده ام. زمانی بود که میگفتند باید مملکت اسلامی شود و ما باید برویم رای دهیم. همان که باید (آری) یا (نه) میگفتیم. آن روزها مردم بیدگل همه به جز یک نفر آری گفتند. که آن یک نفر را هم اسمش را همه فهمیده بودند. حالا مملکت بدتر از زمان خدابیامرز محمد رضا شاه است. و بعد از آن هم زمان رای گیری برای شاه شدن بود. که من هم رای دادم و پس از آن هم دیگر رای ندادم.

-خب چرا پشیمان هستید؟
آن روزها میگفتند که امام بنی صدر را قبول دارد و ما هم گفتیم که سید است و به او رای دادیم. یادم هست که روزی بود که همین سید را امام زمان نجات داد.

-امام زمان!؟ نجات!؟ مگر چه شده بود؟
-هواپیمایی که او را حمل میکرد سقوط کرد و فقط عینک او شکست. امام هم اعلام کرد که همه ملت سه روز روزه بگیرند... برای شکر دفع خطر.

-حالا چرا میگویید امام زمان نجاتش داده؟
-یکی از فامیل هایمان که تو هم او را میشناسی روز قبلش خوابش را دیده بود و توی خواب گفته بودند این سید را امام زمان نجات داد.

-خب حالا نگفتید چرا پشیمان هستید. مگر نمیگویید امام زمان او را نجات داده؟!
-روزی را که امام او را از ریاست جمهوری بر کنار کرد خوب به خاطر دارم. آن روز همسایه ما در کوچه فریاد زد که بنی صدر برکنار شده. و چند روز بعد هم امام او را از ریاست کل قوا بر کنار کرد. میگفتند که او  در خانه حبس شده و جالب اینجاست که من نمیدانم چطوری از کوچه ای که هر دو طرف آن مأمور بوده به فرودگاه رفته و از همان جا سوار تیاره شده و به مملکت فرنگ رفته!
از همان روز فهمیدم که این مملکت آن چیزی که شعار میدهند نیست. و من نیز حتم دارم که آن فرار هم کار خودشان بوده و خدا میداند داستان چه بوده!

-پس چرا هیچوقت تلویزیون آن قضیه نجات یافتن بنی صدر را نمیگوید؟!
-به نفعشان نیست بگویند.....حالا دور هم همه این حرفها ...تو برو رأی بده چون پس فردا هر اداره ای بری اولین کاری که میکنند صفحه آخر شناسنامه ات را میبینند...

-چشم!
-چشمت بی بلا...