بیدگل به زبان کاریکاتور
بیدگل به زبان کاریکاتور

بیدگل به زبان کاریکاتور

میخندی باید...

اینجا بیدگل است یعنی...

به نظر شما بهترین و بدترین ویژگی های بیدگل(از هر لحاظ)برای زندگی چیه.. دلیلش رو هم بگید.

-چه دلیلی هست که هنوز در بیدگل هستید؟
-اگه امکان فراهم بشه از بیدگل نقل مکان می کنید؟
-اگه قرار باشه نقل مکان کنید کجا میرید؟
-اگه قرار باشه یکی بیاد بیدگل چه توصیه ای براش دارید و بیدگل رو چطور براش -تعریف می کنید؟ منصرفش می کنید؟
(نظرات در یک پست جدا گذاشته خواهد شد)

نظرات 10 + ارسال نظر
دخترهابیل 18 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 11:04 http://011832blogfa.com

1:شش سال از بیدگل دور بودم ولی وقتی یاد شهرم می افتادم دلم لک میزد حتی واسه اون لهجش،اتوبوسای درب وداغنش،تردد حمار در خیابونش وهزار مشکل دیگش
2-اصلا نمیرم واسه ادامه زندگی قرار بود برم تهران اونجا موندگار بشم وتضمینی بود که اونجا خیلی آسایشش بیشتره اما قبول نکردم بنظر من باید وسایل وامکان آسایش رو اینجا هم فراهم کنیم نه فرار کنیم
3-نمیرم اگه به رفتن بود که از ایران میرفتم
4-تو این 6سال من کلی از بیدگل گفتم از محرماش از گوشت لوبیا که چند بار سوغاتی بردم براشون از خلوت بودنش واینکه خیلی استعداد زیاد هست وخودشون هم قبول دارن ولی کسی درکشون نمیکنه،واینکه خوب صفحه همه رو میذارن خیلی هم اهل خنده نیستند

علیرضا 18 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 16:07 http://sheydayeshab2.blogfa.com/

جواب سوالاتت به ترتیب:
1- بیدگل را دوست دارم ضمن اینکه تمام هویت من از اینجاست
2- خیلی علاقه ندارم برم
3- دل کندن از بیدگل سخته نهایتا میرم کاشو خیابون 22 بهمن که به بیدگل هم نزدیک باشه
4- بهش میگم 20 سال دیگه بیاد بیدگل
چرا منصرفش کنم شهر به این خوبی مردم به این مهربونی مذهبی و متدین با کلاس

محسن معتمدی 19 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 09:53 http://negofteh.persianblog.ir/

ما غیر از بیدگل جایی نمی توانیم زندگی کنیم فرهنگی داریم که فقط خودمان می توانیم با هاش کنار بیاییم
بردگی در مقابل کسانی که هیچ نمی دانند در وجودمان است
یا علی

M.F.از بیدگل 19 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 13:14

اگر قرار باشه روزی ازبیدگل خارج بشم به امید یافتن نیروهایی شهرمو ترک میکنم که بتونن بیدگل رو از محاصره خفیفی که اطرافش رو گرفته نجات بِدن........دشتای قاضی که فاتحه اش خوندس، اینم از قلب تاریخی شهرمون حوالی محله عبالصمد که با سیاست خبیثانه ای گِلِیدر بهش بستن و بعد بالطافت گفتن برای وسعت دادن به بیدگله...از اینطرف هم که همچنان زمین های دیگر بیدگل دچار بختک هایی میشه.دیگه خیلی طول نمیکشه که گفته بشه از اول بیدگل وجود نداشته....
جناب آزاد شما که آزاد مینویسید برای آزادی شهرمون از دست اجانبِ زیرپوستی بنویسید شاید به زبان کاریکاتور بتونید یه تلنگری به بیدگلیا بزنید...

عارف فاضل 19 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 21:19 http://areffazel.blogfa.com

سلام..جواب سوالا را با شماره مشخص کردم
1- مهمترین دلیل موندنم تو بیدگل خونواده، دوستان و بجه های محلم هستن..وگرنه اگه اینا نبودن به خدا سال تا سال از دانشگاه برنمیگشتم
2- آره اگه امکانش باشه نقل مکان میکنم ولی دهه محرم و تعطیلات نوروز و شبای قدر رو با هیچ خوشی و حالی تو دنیا عوض نمیکنم و برمیگردم..حتی اگه برگشتن به ضررم باشه
3- فقط تهران
4- آسه بیاد..آسه بره..که گربه شاخش نزنه............کسی ناراحت نشه ولی به بعضی جماعت شهر ما آدم ارتباط و رفت و آمد که هیچ، نگاه هم نکنه به نفعشه...بهش رسیدم که میگم..حرف واست در میارن در حد بوندس لیگا

سطری به یادگار 20 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 10:44 http://deltarak.blogfa.com

سلام
بهترین: نزدیک ترین عزیزانم در این شهر نفس میکشند
بدترین: کوچک بودن محیط و فضولی بیش از حد مردمش (دور از جناب شما)
دلیل: بودن پدرومادرم در این شهر
نمیدونم نقل مکان میکنم یانه این سؤالیه که هزار بار از خودم پرسیدم گفتم آره دوهزار بار گفتم نه
هرجا که آرامش بیشتری داشته باشم نمیدونم یه همچین جایی تو دنیا وجود داره یا نه
بهش توصیه میکنم فقط برای خودش زندگی کنه کاری به حرف مفت مردم نداشته باشه این طور که خودم یه عمره زندگی کردم

خودد بفم کی ام 20 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 14:50

سلام
بیدگل یعنی شهریکه،راه رفتن توش تحریکه

[ بدون نام ] 21 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 22:53

جواب ها:
1-چون همه چیزم در بیدگل است و از همه مهمتر ماجونم.
2-تا خدا و رییس چه بخواهد.
3-یه سر میریم آرون وبر میگردیم.
4-منصرفش نمیکنم ولی از قبل بهش آگاهی میدهم تا زیاد تعجب نکنه .

ماجون من 21 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 22:55 http://hhttp://www.majooneman.blogfa.com/ttp://

معذرت میخواهم نظر چند ثانیه قبل را یادن رفت مشخصاتم را وارد کنم زحمتش را بکش.

وحید 22 - آذر‌ماه - 1391 ساعت 17:09 http://vahid54321.blogfa.com/

همیشه افرادی راکه برای زندگی شهر دیگری مثل کاشان راانتخاب می کردند نکوهش وسرزنش میکردم
اماحالادیگر به آنها خیلی خرده نمیگیرم .
وقتی می بنم افرادی که رفته اند توانسته اند زندگی بهتر وآینده ای روشن تر رابرای بچه هایشان رقم بزنند حق رابه آنها می دهم
راستی اگر خانواده های بزرگی که در بیدگل زندگی می کردند والان کمتر به بیدگل می آیند در این شهر مانده بودند حالا چه وضعیتی داشتند

خانواده های اربابی - ربانی - نوحیان - نیکبخت وخیلی از خانواده های دیگری که طی سالهای قبل وبعداز انقلاب ازسلمقان و بیدگل رفته اند اگر دراینجامانده بودند بچه هایشان به جای دکتر سپهر اربابی و.... حالا چه عنوانی داشتند.
خیلی بیدگل رادوست دارم ولی نمی دانم بااین فرهنگ به کجا خواهد رسید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد