بیدگل به زبان کاریکاتور
بیدگل به زبان کاریکاتور

بیدگل به زبان کاریکاتور

میخندی باید...

بیدگل و امامزاده هایش

بیدگل و امامزاده هایش

بیدگل و امامزاده هایش

آران و بیدگل شهرستانی ست که حدود صد هزار نفر جمعیت دارد و در شمالی ترین نقطه استان اصفهان واقع است. شهرستانی که فقط راه ارتباطی آن دو جاده است که به کاشان مرتبط میشود.


اگر از یک غیر بومی که اطلاعات کمی در مورد شهرستان ما دارد بپرسید که از ویژگی مردم این شهر چه چیزی توجه شما را به خود جلب کرده میگویند که مردم آران و بیدگل، مردمی بسیار مذهبی هستند. مردم اینجا هر پنجشنبه و جمعه به زیارتگاه ها میروند و عده هم به دیدار عزیزان خود در گورستان ها شهر میروند. اما این فقط ظاهر موضوع است. اگه دقایقی را در یکی از گورستانها بگذرانید میبینید که سر قبر هر فردی چندین زن-حدود 7،8 تا- و یکی دوتا هم مرد هست که دارند با هم حرف میزنند. اگر فامیل و آشنایی دارید که فوت کرده پیشنهاد میکنم برای فاتحه خوانی بروید و چند دقیقه هم همان جا بایستید و ببینید بقیه چه میگویند.

بحثی که چند روزی ست داغ شده بحث سر گنبد(گمبذ) امامزاده قاسم (ع) است. بحثی که جای خود را تا حدودی به غیبت ها و دیگر مسائل مورد صحبت را داده. چیزی که نمیدانم چرا اینقدر ذهن مردم بیدگل رو مشغول کرده. بعضی ها مخالف این قبیل کارها و صحبت ها هستند و میگویند که این کارها نشان از ضعف فرهنگی مردم شهر ما دارد و بعضی ها هم موافق هستند و برای پیشرفت شهر امری لازم میدانند وبر این عقیده هستند که برای جذب مردم از دیگر شهرها سکوی پرتابی ست. این دو دسته نظرشان عموما در مورد شهرک صنعتی هم به همین شکل هست ولی جدای از دیدگاه های این دو دسته؛ از نظر من شهرک صنعتی علاوه بر ضرر هایی که داشته به گونه هم باعث پیشرفت شده چرا که وقتی ما با دیگر شهرها ارتباط قوی تری داشته باشیم تأثیر بیشتری از آنها میگیریم و هر چند تخریبهایی هم به دنبال داشته باشد به گونه ای باعث پیشرفت هم میشود چه از طریق شهرک صنعتی و چه از طریق جرثقیل و گنبد.


در شهر ما تا دلتان بخواهد امامزاده و مسجد اتمام شده و مسجد در حال ساخت و حسینیه هست. تا جایی که در بعضی مناطق شهر در محدوده دویست سیصد متری سه مسجد هست. مساجدی که که اگر موقع نماز وارد آنها شویم افراد محدودی را میبینیم که عموما افراد پای به سن گذاشته را میبینیم. شهر ما با وجود این همه مکانهای مذهبی فقط یک آمبولانس دارد که آن هم فرسوده است. این در صورتی است که چند ما پیش از سوی وزارت بهداشت اعلام شد آران و بیدگل در کشور از نظر تجویز نسخه و مراجعه به داروخانه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. کمی باید به این موضوع فکر کرد که چرا این همه مریضی در بین آران و بیدگلی ها رواج دارد و مشکل کجاست؟

من آماری از نوع بیماری ها ندارم که این تجویز نسخه ها برای بیماری های جسمی بوده یا روحی. اگر ما معتقدیم که مردمی مذهبی هستیم پس نباید زیاد به بیماری های روحی دچار شویم زیراکه کسی که ایمان واقعی که خداوند داشته باشد به به افسردگی و از این نوع بیماری دچار نمیشود. پس فایده ی این همه امامزاده چیست...! اگر هم بیماری ها از نوع جسمی هست ریشه آن در چیست؟ آیا مردم شهر ما همه شان کارهای طاقت فرسا و بدون استراحت انجام میدهند؟ آیا در ادارات جسمی سنگین تر از خودکار هم بلند میکنند؟ و آیا های دیگر.


اینطور که من در چند اداره دیدم چیزی جز بگو و بخند نبود. چند سال پیش که همت کردم برم کارت ملی خودم رو از اداره ثبت و احوال بگیرم یک روز کار اداری اش طول کشید و بعد از 40 روز کارت آماده تحویل شد. به خاطر دارم که آن روز نوشته بود ساعت کارشان از ساعت شش و نیم تا یک و نیم ظهر هست و من وقتی ساعت 7 رفتم که کارهای کارت را انجام بدم مسئولش نبود و ساعت هشت و نیم با چشمان پف کرده و خمیازه کشان تشریف آرود و ساعت یک هم وقتی کارهای اداری اش تمام شده بود و فقط باید مدارک تحویل گرفته میشد برای خودشان تعطیل کردند و گفتند بروم فردا بیایم. در خیلی از شغل ها در این شهر به همین شکل هست و خیلی وقت تلف میشود. فقط هنوز این سوال در ذهنم هست که این بیماری های جسمی چه نوع بیماری هایی هست. و آیا این همه امامزاده برای شفای این همه بیمار بس نیست...و این سوال هم در ذهن من هست این همه امامزاده در این شهر چکار میکنند و بخاطر دارم چندسن سال پیش هم وقتی بچه بودم این سوال را از فردی که چند سالی در اینجا زندگی میکرد پرسیدم و او با خنده جواب داد احتمالا مردم شهر شما تا یک امامزاده از شهرتان عبور میکرده او را میکشتند و هر کدام را در محله ای دفن میکردند.

اگر نگاهی بیندازید میبینید که هرتقریبا هر محله یک امامزاده دارد. خیلی از مردم شهر ما هم به این امامزاده ها ارادت بسیار دارند و نمیدانم چقدر از آنها وقتی نذری میکنند و پولی در حرم این امامزاده ها میندازند برای شفای بیمار خود یا هر خواسته دیگری که دارند به انجام خواسته خود توسط این امامزاده ها فکر میکنند و یا آنها را وسیله ای میدانند...؟

نظرات 5 + ارسال نظر
دختر هابیل 16 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 08:56

سلام عجله داشتی غلط املاییت رفته بالا

براین عقده
در این چند ما

تشویف
وسطش عقده دل باز کردی ورفت بحثت رو مبحث سیاسی که منو یاد شعر درکم کن یاس انداخت ویادت رفت داری از امامزاده میگی

یه لحظه فکر کردم کمونیستی

ویرایش نکرده بودم. الان تصحیحش میکنم

هدف من بیشتر مطرح کردن سوال آخری بود...

سعید.ن 16 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 11:50

حتمنم او نفره ای که میگف امامزادا را شما میکشتنشون ؛ساقی؛ یه دگه

وقتی بیای برات توضیح میدم

هزارنکته 17 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 14:25 http://meysamostadian.blogfa.com

لااقل عکس جدید گنبد را میذاشتی

عکساش رو هنوز نگرفتم. وقتی عکساش رو از عکاس حرفه ای گرفتم میذارم.

علیرضا 17 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 21:59 http://sheydayeshab2.blogfa.com/

سلام
الان شما میخواستی به امامزاده ها گیر بدی یا از مردم انتقاد کنی ؟
هدفت چی بود؟
وسطای مطلبت یه ذره پرت و بلا شده و نویسنده رو گیج میکنه
مثلا بحث مساجد یا شهرک صنعتی چه ربطی به امامزاده ها داره ؟

در ضمن امامزاده ها نیامده اند که حاجت های ما را بدهند یا مریض های ما را شفا

ما در بحث مذهبی نسبتا قوی هستیم اما گاهی درک درستی از مذهب و سنت و دین نداریم متاسفانه

"در ضمن امامزاده ها نیامده اند که حاجت های ما را بدهند یا مریض های ما را شفا"... بخش بزرگی از هدف من هم رسیدن خواننده به این جمله بود.

"ما در بحث مذهبی نسبتا قوی هستیم" ، "اماگاهی درک درستی از مذهب و سنت و دیننداریم متاسفانه" این دو جمله با هم در تضاد هستن. من با جمله اول مخالفم و با جمله دوم موافق.
مثلا امروز مراسم اعتکاف از تلویزیون پخش میشد و یه جوون گفت:کاش وقتش بیشتر بود. به نظر من این در صورتی هست که دعا و راز ونیاز با خدا محدود به زمان و مکان نیست. چیزی که در مورد ماه های رمضان و محرم هم صدق میکنه و افراد فکر میکنند باید حتما در ماه رمضان گناه نکنند. و یکی دیگه هم گفت:کاش سال دیگه هم باشیم تا طلب آمرزش از گناهان کنیم. خب طوری باید کرد که به همش به دنبال چنین زمان هایی برای آمرزش نباشیم.

وقتی در مورد شهرک صنعتی گفتم خواستم فایده ای رو مطرح کنم که هم تراز با مسئله ای شهرک هست.

و در آخر هم باید بگم که خیلی از اعتقادات مذهبی بدون فکر و پشتوانه هست. امامزاده قبل از اینه امام زاده باشه یک انسانه مثل همه ی ماها...حالا گیریم که فرزند یه امام هم باشه. مثل اینه که بگیم فرزند یک پولدار با یک بی پول یا یک روحانی فرق داره. همه انسان هستند و هر کسی در جای خود محترم است.

ما باید به این فکر باشیم که انسان به خودیه خود قدرتی نداره واون کسی که همه کار ها رو انجام میده خداست و اراده او، نه یک امامزاده و یا هر فرد یا شی ء

علیرضا 18 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 19:21 http://sheydayeshab2.blogfa.com/

در آینده نقدی به این مطلب خواهم نوشت
البته با اجازه شما

نظر شما هم محترمه. البته میشد مثبت تر هم نگاه کنید. به مطالب اصلی ای که میخواستم برسونم توجهی نکردید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد