دانشجوی بیدگلی-قسمت 5
از اینا بیکارتر هم هست آیـــــا؟ ... من میگم برات... این داستان سر دراز دارد!!!
http://www.bidgoli71.blogfa.com
قبلا در مورد این نوع داشجوی بیدگلی در قسمت 1 گفته بودم...این هم من باب مثال بود!
در مورد این یکی حرفی برای گفتن ندارم!!
تعداد این نوع وبلاگها روز به روز داره زیاد میشه. خودشون هم نمیدونن برای چی وبلاگ درست میکنن! اینا فقط دوتاش بود که توی عنوان وبلاگ کلمه "بیدگل" رو استفاده کرده بودند!
قسمت های قبلی دانشجوی بیدگلی( برای مشاهده بر روی متن آن کلیک کنید):
نیم نگاهی بر وبلاگهای آران و بیدگلی
اشتغال زایی در بیدگل
جدیدتریم محصول شرکت بین المللی گمبذسازی بیدگل- گمبذ شازه هاشم
من اگه نامزد میشدم راه حل خودم رو برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... را گمبذ سازی معرفی میکردم!
بیدگل با توجه به منابع و ظرفیت های انبوه موجودی که در خودش داره(امامزاده های جورواجور) و با توجه به این که باید ظرفیت ها رو آزاد کرد، بیدگل میتونه به قطب گمبذسازی در خاورمیانه و در کهکشان مطرح بشه و ایجاد اشتغال کنه. وقتی مشکل اشتغال حل بشه مشکلات ریز و درشت دیگه هم کم کم حل میشه( ازدواج، مسکن، اعتیاد و ...). همچنین پس از اینکه قطب جهانی شدیم میتونیم خودمختاری بیدگل رو اعلام کنیم چون دیگه بعدش مشکلی نداریم...
دیشب که از کوچه و خیابونا رد میشدم تمام در دیوارا حتی رو زمین و جدول های کنار جیابون پر بود از تبلیغات...خدا بگم چیکارتون نکنه...میدونین پول این کاغذا چقد میشه! خدا تا...
وقتی این قیافه ها و مدارج علمی و سوابقشون رو میدیدم سوالاتی در ذهنم آب مهتاب بازی میکردن...
-اینا که این همه مدارج علمی رشته های مختلف رو دارن، پس حتما خیلی آدمای موفقی هستن ، پس چرا نمیرن سر کار خودشون! پول اضافی دارن بیان تبلیغات کنند! وقت اضافی دارن برن تو شورای شهر!
-اینا که این همه مدارج علمی رشته های مختلف رو دارن، تو کار خودشون موفق نبودن اومدن برن شورای شهر...وقتی تو کار خودشون موفق نیستن چطور میخوان تو شورای شهر موفق باشن!
نمیدونم حالا واقعا کسی که مکانیک، برق،تربیت بدنی، ادبیات یا هر رشته ای رو خونده میتونه به درد مردم و شورا بخوره...رشته مرتبت با شورا چیه؟ چند نفر از این آقایون تحصیل کرده رشته های مرتبط داشتن؟
از این عناوین دکتر و استاد و مهندس که بگذریم...میرسیم به یه عنوانی به نام حاج(به قول اصفهونیا حجی) یکی میتونه برای من توضیح بده این رشته اش از کجا اومده؟
یکی هم قبل اسمش پسوند جانباز بود! ( البته اگه ریا نشه!)
از همه اینا که بگذریم من تو این پوستر ها چیزی جز اسم و عکس و مدرک ندیدم!... مثلا ما نباید غیر از اسمش بدونیم میخوان برن عضو شورا بشن که چه!...
البته بعضی ها خصوصیات اخلاقیشون رو هم نوشته بودن و عکسای خوشگل مشگل گرفته بودن! اصلا خوب اطلاع رسانی نمیکنن این جوونا! خوب شاید یکی شما رو پسندید! نباید بدونه بعد از دوران نامزدی که دوران خیلی خوب و شیرینی هست ازدواجی هم در کار هست یا نه! تا قیامت که نمیشه نامزد بود!
دانشجوی بیدگلی-قسمت 4
دانشجوی بیدگلی-قسمت 4
کلا دانشجوی بیدگلی انواع زیادی داره که به مرور زمان با رسم شکل نشون میدم!!
شاید شما هم با این نوع از دانشجوی بیدگلی روبرو شده باشید....اینا از همون با کلاس هاش هستن! بعله!
حالا بعدا بیشتر در مورد انواعش براتون میگم!
یک نظر:
با سلام و احترام؛
با زبان کاریکاتور عیب های بیدگلی ها رو هم بگید تا
شاید یه خورده حداقل این جونای دانشگاهیش که فقط ظاهر شون امروزی باطنشون
.....؟ بدونند که اخلاق زیباترین و هم ترین چیزی بود که پیامبر به خاطر اون
مبعوث شد اخلاق زندگی و ارتباط اجتماعی ندارن همشهری .......... دلم پره
والا اگه دستت به اون مثلا بچه های بالای بیدگلی برسون پیام ما را که ستاره
و باران حیف است تلف شوند والاااااااا. موفق باشی
بدون شرح بیدگلی
بدون شرح بیدگلی
قسمت های بدون شرح بیدگلی به قسمت چهارم رسید ...
یکی از پرشرح ترین بدون شرح ها!!
دانشجوی بیدگلی-قسمت 3
سخن رو از اینجا آغاز میکنم...
پس از چند سخن کوتاه حاشیه-متن به اینجا میرسم که وقتی از فرهنگ در بیدگل میشه فرد دانشجوی بیدگلی به این جمله تکیه میکنه:
" ای دِه کوره فرهنگش مالِ عصرِ حجرَ. هزار سال دِگه ـَم دُرُس نِخواد شد"
شما بگید...
دیگر قسمت های این مطلب:
دانشجوی بیدگلی-قسمت 2 کلیک کنید
دانشجوی بیدگلی-قسمت 1 کلیک کنید
پورتال خبری تحلیلی آران و بیدگل
ای بی نیوز
http://abnews.ir
سلامی به همگی!!!
توی این مدت که نبودم و قصد داشتم در سایه باشم و نظارتی بر دیگر وبلاگها داشته باشم!
عده ای نسبت به این وبلاگ کمال لطف را داشته و دارند و پیام هایی ارسال کردند! ازشون صمیمانه سپاسگزارم و آرزوی سبز بودن براشون دارم!
توی این مدت هر به ازای هر دم و باز دم بر جماعت وطن پرست آران و بیدگی اضافه میشد! وبلاگ هایی که با جوشش هایی از پس حوادث یک باره در عرصه جهانی برای محو این شهر از نقشه جغرافیا بود! هم وطنان خوب و همیشه در صحنه بیدگل طی اقدامی خود جوش قصد کرده اند دهکده جهانی رو تسخیر کنند! الله اکبر! جل الخاق! یعنی وطن ما اینقدر جمعیت با صواط داره که میدونن وبلاگ چی هست ما نمیدونستیم! البت باید بگم چندی قبل هم متوجه شدم که دانشجو هم زیاد داره این دیار!.... بگذریم! شاید بعدا مفصلا نوشتم!!
در طی اتفاقاتی که در این مدت در شهر افتاد فهمیدم واقعا بسوزه پدر بیکاری! عده ی بیکار بیدگل همین طور هجوم اوردند به دهکده ی جهانی! و خلاصه که یه جورایی کمبود خودم رو دوباره احساس کردم!
روزهای ابتدایی که اومده بودم هدفم گذاشتن عکس های با کیفیت از همه جای بیدگل بود! البته از مهمترین دلایل دوباره برگشتنم هم همین مورد هست! بخشی جدا برای گالری هم در نظر گرفتم! و فعلا بیشتر عکس میذارم! و عکس های قبلی رو هم دوباره آپلود می کنم!
این قالب هم طراحی خودم هست و مثل همیشه ساده طراحی کردم...البته قراره مطالبی در مورد وبلاگ نویسی هم توی وبلاگ قرار بدم.
دو نکته:
-این هست که برای محبوب کردن این وبلاگ روی +1 در گوشه سمت راست وبلاگ کلیک کنید!
-اگر در شبکه های اجتماعی (فیسبوک،توییتر،کلوب و...) یا در کوگل یا یاهو عضو هستید برای اشتراک گذاری مطالب این وبلاگ روی آیکن مورد نظر که در هر پست هست کلیک کنید!
کپی مطالب این وبلاگ با ذکر منبع مجاز است!
خلاصه بگم خوش اومدم!
سه شنبه 21 آذر 1391 ساعت 22:53
با توجه به اینکه اصلا استقبالی از این نظر سنجی نشد و فقط 6-7 نظر فرستاده شد من خودم رو جای یک فردی قرار دادم که چند خط توصیف های متفاوت از بیدگل خونده و نتیجه و خلاصه ش رو نوشته.
بیدگل دارای یک دیکتاتوری واحد نظامند هست که گروهک های کوچک مخفی مردمی اون رو به اهدافش میرسونند. کسانی که اهدافشون وابسته این نظام هست این نظام و شهر رو "آرمان شهر"ی برای مردم عادی توصیف میکنند که هر جای دیگه توسط ویروسی آلوده شده که انسان ها به خون آشام تبدیل شده اند و این مکان تنها جایی ست که آلوده نشده و باید هرطور شده از ورود بیگانگان جلوگیری بشه تا تنها مکان پاک در این کره خاکی باقی بمونند.
عده ای در پی مبارزه با این نظام هستند. از میان این عده کسانی از مبارزه با این نظام کاملا خسته شده اند و خودشون رو اسیر و آلوده این نظام میبینند بطوری که فکر میکنند دیگه جایی که به غیر از نظام باشه زندگی براشون زهرماره و عده ای که هنوز جوان هستند و قوای جوانی و افکار آزادخوانه در اونها موج میزنه از یک طرف حاضر به تسلیم شدن و تن دادن به این نظام رو ندارند و از طرف دیگه این گروه فقط بخاطر خانواده ای که در چنگال این نظام هستند ماندگار شده اند وگرنه تنها فکرشون فرار به دوردستهاست. البته تمام این گروه ها با وجود اینکه میدونند در چه نظامی زندگی میکنند و چه کمبودهایی داره موقع ماه محرم بخاطر محبوبشون "گوشت لوبیاب" دست از همه دنیا کشیده و مست و حیرانند، تا لب بر لبش بگذارند گویی که سبک بال در ابرها پای میگذارند.